چرا زن را مادر خطاب میکنند؟
حسن پیمان حسن پیمان

 

طرح مسئله

حرفهای نخست_

سرودۀ (به مقام والای مادر) .ا_

حرفهای نخستین:_ روز "دوازدهم ماه می سال میلادی" روز بین امللی مادران عزیز است که؛ دراین روز دراکثر ممالک جهان به مقام ارزشمند ووالای مادر؛ارج میگذارند.که باید نخست ازهمه این روز بین امللی مادران ومقام شامخ زن را که مادر است،به همه مادران وزنان در سراسر گیتی وبویژه به زنان ومادران قهرمان ومبارز میهن پرست افغانستان پرآشوب وبی قرارکه با هزاران دشمن مافیائی زن ستیزی،بافقر وغربت، درد ورنج و مرض وبا بیسوادی، بیدوائی وبیداکتری وبیداد گری ومیرومرگ وبا انواع مظالم وستم اجتماعی وملی وبا مافیای ادم ربائی وآدم فروشی وقاچاق وسنگسار ومحاکمات صحرائی، دره و کیبل وزنجیر وزندان وانبور وچنواری وبا ده ها وصد ها مشالفتها وشکنجه های روحی وروانی مردسالاری ومشکلات طاقت فرسای زندگی دست وپنجه نرم میکنند،میرزمند وبلاوقفه دلیرانه قربانی میدهند وپیوسته در گرو خرافات سنتی-قبیلوی-شریعتی جامد؛ اسیر مانده اند؛که باید حضور شان تبریک وتهنیت عرض نمود.وجنگ ونبرد ومقاومت بی همتا وصبر وشکیبائی تحمل نا پذیر انها را باید ستود؛ وبه انها به مثابۀ مادران عرصۀ نبرد ونجات ونمادی از شهامت ومقاومت دراین دورۀ شوم وننگین وتاریک زن فروشی وزن ستیزی مقطع زمانی، تحمیل وتعمیل قوانین خشک وجامد شریعتی-سنتی دیوبندی وهابی وقبیله سالاری باید ارج گذاشت وبپای مقام مادری شان سرتسلیم فرود آورد وحرمت گذاشت وتعظیم نمود.زن را ستائیش نمود که اومادر است؛ نعمتی بالاتر ازهمه نعم؛ فرشتۀ پاک سرشت وشهکاربزرگ طبیعت ویک تحفۀ گرانبهاست.سرچشمۀ زندگی ونخستین بانی کانون خانوادگی؛ اساسگذار حیات وبقای انسانی؛ زائیش وپیدائیش وگوهر نازنین؛استاذ معظم ونخستین آموزگار مهربان ودلسوز وسرچشمۀ فیض وبرکت است.سازمانده وسر وسامان دهنده ، رهبر وداهی پاک وصادق؛ مشوق اخلاق وتربیت وفضیلت انسانی وانسانیت ومدنیت وبهترین رهنمای زندگی وپرورش دهندۀ دلبندان وعزیزان وجگر گوشگان خود بوده وده ها و دارای صد ها صفات قابل وصف و غیرقابل انکار دیگر است که جای دارد سروجان خود را فدای مادر این سر تاج افتخار وسرور بزرگوار نموده، اجرعظیم کمائی کرد. همه علما وبزرگان؛ فیلسوفان ودانشمندان ونوابغ جهان ؛ درنخستش؛ محصول دست مادروپدراست که مادر با یک دست گهواره ودست دیگر عالم وعلم ومعرفت را به حرکت در می آورد! وانسان به دنیا می آورد، میپرورد وبه جامعه تقدیم میکند.از آنرو حرمت واکرام زن بمثابۀ مادر نهایت عظیم وبی پایان است وبلا استثنأ است.!- اما هستند کسانی هم که بمقام زن که مادر است به دیدگاه های دیگری مینگرند وبه این باور هستند که؛ هرزن را نمیتوان مادر گفت ومقام والای مادری را به اواعطا کرد!؟- وشاید هم صرف به مادری که از وی تولد یافته اند؛ صرفأ به نحوۀ شخصی که فرزندش است برای ادای حق او برایش مادر خطاب نمایند. واز یکسو با این ادعای پرمدعای کلان خود نیز نمیتوانند کدام معیار علمی وفلسفی ومنطقی ویا انسانی واجتماعی وغیره که برای تعین مقام مادری گزینۀ خوب باشد؛ ارائه نمایند که؛ تابرپایۀ آن زنان تفکیک وتشخیص گردیده واز میان انها به کسانیکه شائیستۀ مقام مادری را دارا باشند انتخاب واین مقام والا برای شان اعطا گردد!؟- ومضحک تر از آن هم اینست که، میگویند: چرا فلان زن مربوط به فلان نهاد اجتماعی،سیاسی وفرهنگی ونژادی وزبانی ویا قومی وقبیلوی ویا مربوط به فلان گروه را، مادر خطاب میکنی!؟

ادامه دارد........و

9/می/13


 

_2_  طرح مسئله

حسود وعیبجو _  

مقام مادری بالا تر ازهر معیار است_

آیا میتوان هرزن را مادر خطاب کرد؟ (تعریفات) و__

***حسود وعیبجو

عیبجو ومنفی باف همچو سایه اندر قفاست

گرتو خوب یا بدکنی،درمذهبش چنین رواست

خود همه عیب است وگردد پی عیب دیگران

چون به عیب خود رسد ،کوراست وهم پرمدعاست

"حسن پیمان"

مقام مادری بالاتر از هر(معیار)است

 برخی افراد واشخاص دراین رابطه  دید گاه ها ونظریات متفاوت وتعریفاتی ازخود دارند که باید روشن شود؛ درحالیکه صاحبان  این باورها نیز خود بی معیار بوده وکدام معیار پذیرفته شده را برای برای تعین مقام مادری وتعریف مادر نمیتوانند شفافتر ارائه نمایند وعاجز اند؛ وبه این باور هستند که:  یک :  _   یا صرفأ به  مادر خود ایشان که از او متولد شده اند ؛ مادر خطاب میکنند ویا شائیستۀ مادر بودن را صرفأ به مادر شخص خود قائیل میگردند؛ که البته این  نیز یک حق طبیعی ومشروع انهاست.  دو : _  ویا به زنانیکه شاید به نهاد ها وگروه ها ی سیاسی-اجتماعی ومذهبی واتنیستی وفرهنگی وغیره عضویت داشته باشند ویا هم نداشته باشند ویا بطور عادی درهرجای دیگری که انهارا ببینند وبرانها مصادف شوند ؛ چه درساحۀ کار با شوهران ویا با سائیر برادران شان در مزارع در وقت دروگری، میوه چینی وجمع آوری حاصلات،باغداری ومالداری وابیاری وخشاوه وخرمن  وسائیر همکاریها در ساحۀ کار وتولید؛ وچه در کارخانه جات وفابریکات ویا دفاتر وموئسسات وبازارها  وغیره؛ با مردان میبینند وبه ایشان مادر خطاب میکنند وفورأ درذهن شان واژۀ مادری تداعی مینماید وشائیستۀ مقام مادری میدانند.  سه : _  ویا مادران وزنانیکه از هیچگونه تحولات ودگر گونیهای سیاسی-اجتماعی-اقتصادی وروشنگری ومدنیت واقف وآ گاه نیستند؛ درچهار دیواریهای خانه ها اسیر گونه نشسته؛ صرفأ با پخت وپذ ها وپاک کاریها ونگهداری وتربیۀ اطفال ؛ نان پذی وآشپذی  وگاودوشی وقالین بافی ودوخت وتد بیرمنزل؛ گهواره جنبانی وچوب شکنی یا سرگین چینی وغیره عرصه های کار های روتین وعادی دیگر زندگی سرو کار دارند ومصروف هستند وبه دیگر چیزی هیچ بلدیت ندارند؛ که شاید به ایشان مادر بگویند ومادر خطاب نمایند. چهار : _  ویا بسیار عادی تر وساده تر معمولی ومعیاری ؛ یعنی صرفأ به زنانیکه به اصطلاح پیچه سفید(موی سفید ومحاسن) هستند ؛ براساس مسن بودن شان شاید معیاریقائیل گردیده وبطور اتو مات وبا دید اول به او مادر خطاب مینمایند. پنج : _  ویا هم صرفأ به زنانیکه قهرمان ؛ مبارز،میهن دوست، معلم، استاذ، دانشمند، عالم ویا شاعر ونویسنده وموئرخ وفرهنگی وهنرمند ورزیده هستند ودارای شهرت بلند وپر آوازه باشند ودر این ساحات وعرصه های مربوط آن از خود استعداد سرشار ونبوغ عالی وفعالیتهای چشمگیری را به نمائیش میگذارند؛ واژۀ مادرشدن و مادربودن را به ایشان قائیل میگردند ؛وامثالهم. البته معیارهائی اند که که بر اساس آن زنان مقام مادری را احراز مینمایند. واما این درحالیست که زن بدون این معیار ها نیز یک مادر است وزن را مادر خطاب مینمایند.ا

آیا میتوان هرزن را مادر خطاب نمود؟(تعریفات) :_و

عمیق تر داخل میشویم ومیرویم به سراغ این مطلب.سوال این است که تا امروزبه واژۀ مادری ومقام ان چه تعریفی داده شده است؟ ویا موجودی چو مادر چگونه معرفی گردیده است و معرفی میگردد؟. هرگاه به مفهوم زن ومقام زن که دراصل خود مادر است حد اقل آشنائی وشناخت دقیق بدون تعصب ومنسوب سازیها وتعلقات به این وآن؛ موجود باشد؛ به دلائیل آتی میتوان هر زن رامادرخطاب نمود که یک تعریف روشن ومفهوم شده از مادر است وهمگان به آن آشنائی دارند! زیرا:  الف:  _   وقتا که به این باور باشیم که هر زن یک مادر است؛ درانصورت یک تعریف کلی وهمه جانبه را میتوانیم از ان بدست آوریم که؛ دیگر آن خصوصیات ومعیارها به هر سطح وسویۀ که تراشیده شود خود بخود به حاشیه قرار میگیرند.وبه خاطراحترام شمردن به زن وبه مقام زن به او"مادر" خطاب میگردد. یعنی مقام زن به ذات خود یک معیار بزرگ وعمده وتعین کننده برای مادر بودن ومقام مادر تعریف میگردد.ا-  ب: _  زیرا برای تعین مقام مادر وشائیستۀ مارد بودن تا کنون هم کدام معیاری دیگری  سنجش وتعریف ومعرفی نگردیده است که بر پایۀ ان زندر آن مقام وهمچنان یک مادر در آن مقام قرار داد ه شود  واین واژۀ ویژۀ مقام   نیز به اساس آن به زن ویابه مادر اعطا گردد .  ت  : _    و اما جالب انست که ؛ تو به این باور هستی که هندی ها بی عقل ودیوانه هستند که گاو را بمثابۀ مادر پرستش میکنند وبه او حیثیت مادری قائیل هستند واین خرافۀ مذهبی به ایشان بمیراث مانده است. واین درحالیست که ؛ هندیها به تومیگویند که ؛تو در اشتباه هستی وبه خطارفتی وما آنچه را که مبهم نیست ومجسم است ؛ ازشیر وگوشت وپوست روده ودم وسمب وشاخ وخون سرگین گاو بدست میآید بهره میبریم وگوشت آنرا صادر مینمائیم وحد اقل از همه فر آورده های آن استفادۀ اعظمی مینمائیم که اگر پرستش میکنیم جای دارد؛ وبه مقام مادری وارزش وحیثیت مادربودن را به او قائیل هستیم ظاهرأ منطقی است واما مانند تو مبهم وموهوم پرست نیستیم ؛آنچه که ملاهای دیوبندی ما ومولانا های انگریزی پاکستانی به تو دستور میدهند و بدست خود کلید جنت میسازند و به اصطلاح کارت هوئیت دخول  جنت برایت چاپ میکنند و به گردنت  می آویزند ومانند بوزینه ها وربات های کمپیوتری بی مغز ولا شعور وبی عقل مغز شوئی نموده ترا به سلاح (انتحاری!؟) مبدل نموده برای کشتن برادر وپدر ومادر وخواهر خود به میهنت صادر نموده  تحت نام(جهاد واسلام در خطر است!؟) تورا منفجر ومردار میسازند وبا شهادت ده ها بیگناه ؛ تورا به سقردر عمق جهنم روان میکنند!-پس بگو که ؛ کدام ما بی عقل، خرافی،بی مغز ولا شعور ووحشی انسان ستیز وحیوان  صفت هستیم وبه همچو مو هومات خرافی ایمان آورده ایم؟؟؟ و من که با این دلائیل عقلانی خود حتا به یک گاو که حیوان است حیثیت وامتیاز مادری قائیل میشوم  وتو ازدیگرا ن چه امتیازی داری که حتا به انسان که او زن است وازاو تولد شده ای؛  مقام مادری قائیل نمیشوی؟! وبه خود عار میدانی وبا زن وبا مقام مادری او ستیزه  جوئی مینمائی؟؟؟؟؟

ث  :  _  واما یگانه معیاری که تا حال برای تعریف( زن ومقام ان ومادرو مقام آن) در طول تأریخ معین ومشخص وتثبیت گردیده وبه تجربه رسیده است ویا تا کنون به همه جای معمول است(حرمت واکرام) گذاشتن به مقام زن ومادر است. ووظیفۀ انسانی واخلاقی  هر فرد وانسان ؛به هر چه که منسوب وبه هر باوری که معتقد هست انست که به زن بمثابۀ یک مادرباید حرمت قائیل گردد که او زن حتمأ یک مادر است ومیباشد.وشائیستۀ مادر بودن را دارد.!- پ  :  _و از جانب دیگر وقتا که با یک زن روبرو میگردی ومصادف میشوی؛ بلا توقف به او(مادر، همشیره یا خواهر) خطاب مینمائی؛ که به اینصورت دیگر تفکیک وتشخیص بین زن ومادر بر اساس یک معیار سنجیده شده معین و خاص  قبلی درذهن تو جز از(مادر وخواهر ویا همشیره) چیزی دیگری تداعی نمیکند. وجز اینکه علی الحساب یکی از این واژه هارا به زبان می آوری وبه او خطاب مینمائی زیرا که مفهوم شده وپذیرفته شده است.زیرا که این روش توازعمق حرمت واکرام  تونسبت به زن بمثابۀ یک مادرسرچشمه میگیرد. پس وقتا که چنین است وواقعیت هم دارد؛ چرا از گفتار وخطاب نمودن به زن بمثابۀ مادرعار مینمائی ویا گویندۀ آنرا مجرم میسازی ومسائیل شخصی اوزن چه تأثیری برای حذف مقام مادری اودارد؟! در حالیکه این روش ورفتار وسنت پسندیده در سراسر جامعه حاکم وبه عمق ان نیز نهادینه وسینه به سینه ونسل بالنسل میراث مانده وانتقال نموده است؛ وتا که هست وتا ابد چنین سنت ورسم ادامه خواهد یافت بویژه که ازطریق ذهنیت مسلط جامعه که دینی است نیز به شدت حمایت میگردد وگذشته از آن یک امر انسانی واخلاقی ویک فرهنگ عالی وسنت پسندیدۀ ملی ومردمی وعنعنوی ماست؛ پس درکجای آن جرم وجنایت وگناه وقصور وممانعتی وجود دارد که گویندۀ آنرا مقصر مجرم ومنحرف ویا با منسوب سازیهای گونا گون نا موئجۀ عقده مندانه وکینه توزانه وغیر مدنی وحسودانۀ خود ویا بروی مخالفتهای سیاسی-اجتماعی وغیره مسائیل شخصی موضعگیری نموده؛ عمدأ وقصدن خصومت می آفرینی وبه خود یک مواد تبلیغاتی تیارمیکنی وازآن برای عقده کشائی خود بهره برداری سیاسی نموده تخریب وتیرور شخصیت مینمائی که این امر نیز چیز تازه نبوده در طول تأریخ هرکه در هرگوشه که ضد استبداد به هررنگی سربالا نموده با یک سرو هزارها زبان علیه آن سمپاشی گردیده اذهان مردم مسموم ساخته شده ؛ وتو هم درقطار انها نشخوار مینمائی که آنهم جائی را نمیگیرد!؟- زیرا همچو تفکیک سازی ومرز بندیها بین زن ومادر    اصلأ هیچگونه معقولیت ندارد وهمچو معیارها حتا از لحاظ حقوقی ومدنی نیز با تعریفات خاص ان ارائه نشده است. - پ   :    هرگاه تو به مادر اصلی وذاتی خود که مکرم است واز اوتولد یافت ئی ، واقعأ حرمت واکرام قائیل باشی ؛ باید به هرزنی که او نیزیک مادر است صرف نظر از همه اعمال خوب وبد آن که مربوط به خود او مسائیل شخصی او است؛ به مقام مادری او حرمت قائیل باشی؛ زیرا او نیز یک مادر است حد اقل انسانی مانند تو به دنیا آورده وتو بخواهی ونخواهی مقام مادری خود را احراز نموده است که باید به این مقام حرمت گذاشت وبدون تعصب اکرام نمود. وزن اصلأ قابل حرمت است چونکه او مادر است ؛ همان قسمیکه مادر تو قابل حرمت است ومیشود و به او باید است مادر خطاب نمود؛ از دیگران نیز بدون تعصب وامتیاز باید قابل احترام واکرام باشد.که  در برابر این روش نیکو وپسندیده  کدام ممانعت سنتی-میراثی غیر پسندیده ویا غیر مدنی نیز وجود ندارد. پس این روش جرم وقصور هم پنداشته شده نمیتواند ویا کدام مانعی  هم ندارد ویا به همان تناسب  ومیزان مادر گفتن یک زن یک عمل جبری هم نیست؛بلکه یک عمل اخلاقی ومعنوی تربیتی وانسانی است!-شاید کسی رعایت کند وشماری هم رعایت نکند که انسانها نیزاز هرلحاظ  متفاوت هستند!.-واگر همه کس به یک اخلاق وسجایا وباور میبود امروز وطن ما تا این حد پامال وبه خطرات نیستی دچار نمیگردید.! ج  :  _  وبا این ارزیابیها ودلائیل روشن وقتا که زن قابل حرمت وشائیستۀ اکرام واحترام باشد؛ این سنت  ارزنده وارج گذاری، تنها به یک انسان، به یک خانواده، ویا به یک گروه خاص"سیاسی -اجتماعی" وغیره ویابه یک قوم وقبیله ونژاد وزبان ومنطقه ی خاص محدود نمانده وبه همگان عام میگردد. - ح  :  _  معهذا زن که معمولأ به اومادر خطاب میگردد، کس بخواهد یا نخواهد این  وظیفه نیز عام میگردد.واینحرمت به زن ومقام او که مادر است نیز عام میگردد-!- نمیتوان مقام مادر را با تفکیک وجدا سازی وبا مرز بندیها بین زنان به یکیمادر قائیل شد وبه دیگری این مقام را شائیسته ندانست ویا به جرم فعالیتهای سیاسی-اجتماعی وغیرۀ او؛ جرم وگناه ونا درست وغیر شائیسته  ارزیابی نمود. - خ  : _ نتنها این یک گناه نیست بلکه با این حرمت گذاری در واقع شخص حرمت کننده واکرام گذارنیز خودش  مورد حرمت وعزت قرار گرفته و درحقیقت امر او به خود حرمت واحترام قائیل گردیده است؛ واز جانب دیگر ؛ دراین رفتار از حرمت گذار چیزی کم نمیشود؛ بلکه او به شخصیت خود ارزش قائیل میشود واز لحاظ معنا در واقع او به ارزش انسانیحرمت میگذارد وارزش معنوی ومدنی وفرهنگی واخلاقی وانسانی این کار بالا تر ووالا تر از انچه که به ذات فزیکی زن بمثابۀ پدیدۀ انسانی ویا منسوب سازی ان به کدام نهاد ولایۀ دیگر اجتماعی-سیاسی که بطور جنبدارانه می اندیشد؛ میباشد. وبا این رفتار خود حرمت گذار پیوسته  شخصیت خودرا نیز تکمیل میکند.-   د  :  _    و این واقعیت آفتابی که زن با نخستین ولادت خود در روی زمین ؛ با زائیش نخستین انسان روی زمین مقام مادری را احراز نموده است یعنی مقام مادر بالا تر از همه معیار ها وگهربار تر ازهمه ارزشها ی دنیا ووالاتر از همه برتریهای انسانی است که؛ قبل از همه معیار های تعین شده وسنجش شدۀ بعدی توسط انسانها وبویژه قبل از ظهور سیاست بازیها وبرتری خواهیها ی تصنوعی وکسبی وجانبدارانه ومغرضانۀ کذائی بعدی دست ساختۀ انسانی؛ بمثابۀ یک تحفۀ بزرگ وگرانبها ویک نعمت ارزنده ووالای طبیعی؛ به زن ارمغان داده شده است که؛ سیاسیتهای دیروزی وامروزی ومعیار های فرعی ومجازی افریده شدۀ بعدی انسانی نمیتواند این مقام شائیستۀ ذاتی ازلی وابدی مادر را از نام زن بزداید وحذف نماید!.-که با این رفتار معنوی واخلاقی وانسانی خود دریک سخن کوتاه باید گفت که ؛صرف به مقام مادر حرمت گذاشتن است وبه ذهن انسان مقام مادری یک زن قبل از همه چیز وهمه معیار های دیگرفورأ تداعی مینماید. آیا با این روش مرتکب یک جرم میشوی ویا برعکس ان به مقام یک انسان احترام گذاشتی وبه تعمیر شخصیتهای خود و اوزن نیز گام مثبت انسانی ومدنی واخلاقی برداشتی؟ وزن را منحیث یک انسان مادر درمقام ومنزلت مادرقرار دادی وبه او حرمت واکرام گذاشتی؟ ویا درواقع با این شیوۀ حرمت گذاری خود بر ضد زن ستیزی وحقارت واسارت زن که یک مبارزۀ ثمر بخش اخلاقی-مدنی-انسانی ومعنوی است؛ آنرا به شکل شائیستۀ ان انجام دادی؟؟؟؟

ادامه دارد.......و


May 16th, 2013


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسايل اجتماعي